- ۱۱ بهمن ۱۴۰۳
- کد خبر 1345421
به گزارش امتداد، وقایع رخ داده در سوریه هنوز تحلیل های مختلفی را می طلبد و مخاطب نیاز دارد این وقایع برایش واکاوی شود، البته مخاطب امروز با رویکردهای رسانه های مختلف مواجه است و روایت را از زاویه های مختلفی شاهد است؛ روایتی که حتی می تواند دلیلی بر وقایع اخیر از دید رسانه ای باشد. علی محمد اسلامی کارشناس رسانه در یادداشتی با موضوع «نگاهی به رقابت تصویرسازی برای مردم سوریه؛ از العالم سوریه تا تلفیزیون سوریه» به تحلیلی از رویکردهای رسانه ای در نسبت با وقایع سوریه پرداخته است.
در این یادداشت می خوانید:
«هنگامی که جنگ و بحران در سوریه آغاز شد یکی از مهمترین ابزار این نبرد، عرصه رسانه بود، شبکه های عربی در کشورهای قطر و عربستان و امارات به جد پشت کسانی که خود را انقلابیون سوریه می خواندند، قرار گرفتند.
شبکه های الجزیره قطر، العربی قطر، العربیه عربستان و دیگر شبکه های خبری و حتی غیر خبری به مصاف دولت سوریه آمدند و در این بین در مصاف این جبهه رسانه ای، ایران و مقاومت از شبکه های المنار تا العالم و تا حدی روسیا الیوم و البته المیادین که جریانی منفک شده از الجزیره قطر بودند، قرار گرفتند که الحق و الانصاف شبکه المیادین باری جدی از دوش مقاومت در این نبرد برداشت.
حسن شمشادی خبرنگار وقت صداوسیما در دمشق در سخنانی گفته بود: «تقریباً شش ماه زمان برد تا ما به معنای مجموعهای از اهل رسانه، سیاستمداران و مجموعهای از عواملی که آنجا بودند و کارشناسانی که در داخل بودند توانستیم به مسئولان تصمیم گیر در عرصههای مختلف، خصوصاً در رسانه بقبولانیم که جنگ و بحران در سوریه شروع شده و زمان، زمان نگفتن ها نیست؛ زمان، زمان گفتن است. زمان، زمان منفعل بودن در عرصه رسانه نیست؛ زمان فعال بودن است. ما نباید بگذاریم که العربیه و الجزیره و سی ان ان و بیبیسی و فکس نیوز و … یک کاری را پخش کنند موج رسانهای درست کنند بعد ما آچمز شویم تازه بنشینیم فکر کنیم حالا چطور جواب اینها را بدهیم و شش ماه طول کشید تا ما توانستیم این را جابیندازیم.»
شمشادی همچنین گفته بود: «کار ما کمرنگ شده بود و بعضی وقتها بیتأثیر شده بود و اینها گذشت و گذشت و گذشت و طوری شد که اطلاعرسانی از جانب جبهه مقابلِ جبهه مقاومت با آن بزرگی و وسعت امپراطوری رسانهایشان به زبانهای مختلف علیه محور مقاومت و علیه بشار اسد و علیه جمهوری اسلامی ایران بهعنوان حامی نظام سیاسی سوریه به دلایل مختلف شکل گرفت و اینها در اذهان عمومی مردم رسوب کرد.»
در این میان ساختار برون مرزی صداوسیما تصمیم گرفت از باقیمانده اعتبار تضعیف شده العالم که در سال ۸۲ در اوج شکل گرفته و به مرور اضمحلال یافته بود برند جانبی به نام «العالم سوریه» تاسیس کند؛ این شبکه که تقریباً با فتح حلب و پایان داعش شکل گرفت بیشترین عده و عده و دفتر و دستکش در سوریه قرار داشت و اگر چه در روزهای اول ۴ تا ۶ ساعت برنامه پخش می کرد اما به مرور با برنامه های تامینی به ۲۴ ساعت رسید.
در کنار اقدام ویژه ایران برای راه اندازی «العالم سوریه»، جریان قطری لندنی العربی که مجموعه های العربی جدید، شبکه العربی و … را داشت شبکه «تلفیزیون سوریه» را راه اندازی کرد.
نگاهی به رویکرد شبکه «العالم سوریه» نشان میدهد که تصویر نهایی این شبکه برای مخاطب سوری چیزی جز ادامه شبکه های داخلی این کشور در دوران بشار اسد از جمله شبکه سما و … نبود.
برنامه های دامسکو، استودیو ۹ و برنامه طنز «الحکوجی» سه برنامه مهم این شبکه تلویزیونی بودند اما چیزی متنوع تر و جدی تر از شبکه های دولتی سوریه ارائه نمی کردند.
نگاهی به تنها گفتگوی «ناجی چنانی» رئیس شبکه العالم سوریه با یکی از خبرگزاری ها در سال ۱۳۹۹ نشان می دهد مساله اصلی در نگاه این شبکه وجود ندارد؛ چه اینکه اصل و اساس حضور ایران در سوریه جدا از مقابله با تروریسم تقویت روند اصلاحاتی بود که بشار اسد به آن وعده داده بود.
شبکه العالم سوریه بیشتر به یک شبکه فان شباهت داشت تا یک شبکه انقلابی که در یک کشور تازه از جنگ خارج شده به دنبال عمران، بازسازی و اصلاحات اجتماعیسیاسی باشد.
این وعده اگرچه باید از درون هیئت حاکمه سوریه و رسانه های آن دنبال می شد اما ارائه تصویر جدید از سوریه آینده در سایه حمایت مقاومت و ایران بسیار مهم بود چنانکه رقیب این رسانه یعنی شبکه «تلفیزیون سوریه» از حکومت ادلب و دستگاه تحت حمایت قطر و ترکیه تصویری جذاب و رو به آینده و در عین حال امیدوارانه و انقلابی ارائه می کرد.
شبکه «تلفیزیون سوریه» که از قطر و لندن ارائه می شد با حضور در ادلب برنامه های انقلابی و پر شور ارائه می کرد و در کنار این امر از رفاه مردم ادلب و دسترسی آنها به بهترین امکانات ممکن و تامین مایحتاج آنها از سوی حامیان به اصطلاح انقلاب سوریه گزارش می داد. همچنین در کنار آن در یک حرکت حرفه ای صدای جریان های متفاوت در درون به اصطلاح انقلاب سوریه و جامعه سوریه بود که البته ناگفته پیداست که حمایت اقتصادی قطر و ترکیه از دولت جولانی در قطر امکان ایجاد چنین تصاویری را هم ایجاد می کرد چیزی که شاید در طرف مقابل کمتر پیدا می شد.
علی ای حال روایت شکست یا عدم الفتح در مساله سوریه و چرایی سقوط بشار اسد در ابعاد مختلف و گره خورده به هم ضرورتی شدنی است که ما در این مقال کوچک سعی کردیم فقط از بعد رسانه ای به آن بپردازیم.»
https://emtedadnews.com/?p=1345421